واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

تو که نیستی،
شاخه های دلتنگی زود زود جوانه می زنند!

بایگانی

ولایی بودن یا نبودن ؛ مسئله این است

سه شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۷:۳۰ ب.ظ

یکم/ حرف در باب ولایت فقیه زیاد است. حرف در باب اختیارات ولایت فقیه و گستره تاثیر گذاری اش بر شئون اجتماع و سیاست و ...زیاد است. بحث البته کارشناسی تر و تبیین لوازم و ضروریات ولایت فقیه مهمتر ازآن است که دستخوش تصورات ناپخته گروهی شود که به خود اجازه ورود به ریزه کاریهای آن را می دهند و برای دیگرانی که تجربه و تخصصی در این زمینه دارند نسخه می پیچند و ولایت گریزی برخی را به جای تعریف و تبیین، توجیه می کنند.

یک تعریف ساده، قابل لمس، همه فهم و ساده از ولایت پذیری، محقق کردن امری است که ولی فقیه اراده می کند. به بیان عامیانه تر آنکس ولایی است که در برابر خواست ولی تمرد نکند و امر او را هرچند بر وفق مرادش نباشد بپذیرد.

 

دوم/ بعضی از آنها که در جاده تعصب همچنان بی وقفه می تازند و در افراد وقوف کرده اند و به جای تقدیس یک آرمان مقدس، معیار و محک را به اشتباه یک شخص محبوب قرار داده اند، این روزها که بحث ولایت پذیری جان گرفته است دچار فرافکنی شده اند و از آنجا که برخی از آنان تبحر ویژه ای در آسمان و ریسمان بافتن دارند به جای نقد منصفانه افرادی که دهن کجی آنها به خواست ولی فقیه محرز شده است، به نقد آنهایی پرداخته اند که ولایت فقیه را به زعم آنان غلط ترجمه کرده اند و به عنوان مثال برای ولی فقیه حقی قائل شده اند که اساسا به او تعلق ندارد. به عبارت بهتر؛ به بهانه اعتراض علیه گروهی که از ولایت بد دفاع می کنند، و به مدد هیاهویی که در سایه این اعتراض ایجاد کرده اند، متمرد از ولایت را از زیر تیغ انتقاد فراری داده اند، و با این شگرد زیرکانه تلاش کرده اند اذهان را از پرداختن به یک "مسئله" منحرف کرده و به حواشی آن معطوف کنند.

در شرایطی که ولی فقیه همه تلاش گفتاری و عملکردی خود را به میدان آورده است تا از القاء دو گانگی در امر مدیریت کشور ممانعت شود و سعه صدر مثال زدنی و صبر مصلحت اندیشانه در پیش گرفته است تا سوء استفاده دشمنان وحدت را ناکام بگذارد و برای تحقق عمیق تر این مسئله به همراهی مجریان کشور نیازمند است آیا در چنین شرایطی اعراض از حضور در مسند خدمت نمی تواند نام ولایت گریزی به خود بگیرد و توجیهات نچسب متعصبین را مضحک، بی منطق و صرفا از سر لجاجت جلوه دهد؟ و اصولا آیا چنین امری توجیه پذیر است؟

 

سوم/ یک سوال اساسی این است که انتقاد نیروهای حزب الله به میر حسین و کروبی کدام جنبه از رفتار سیاسی آنها را در بر می گرفت؟ آیا همه منتقدین مذهبی متفق القول نبودند که آنها بر خلاف شعار تبعیت از ولایت که لقلقه زبانشان بود عملا در برابر خواست ولی ایستاده بودند؟ آیا پیش از تقابل آشکار آنها علیه ولایت، فضایی برای انتقاد از آنها ایجاد شده بود؟

این شیوه برخورد چه مفهومی دارد؟ آیا به این معنا نیست که معیار و محک ما برای تقدیس و تکفیر یک شخص، میزان انطباق و همپوشانی او با عنصر ولایت است؟

اگر شرایط این چنینی در باره میر حسین یا کروبی پیش می آمد – که البته مشابه این شرایط در باره آنها بارها اتفاق افتاد- آنها را به چه چیز متصف می کردیم؟ آیا مقاومت در برابر ولی فقیه و تمرد از ولایت، اولین مبنا و معیار اعتراض ما علیه آنها نبود؟

اگر منصفانه و به دور از تعصبات و حب و بغض های ویرانگر و مشکل ساز به نقد جریانی بپردازیم که – اگر مهاری نداشته باشد- تدریجا به معضلی بدل خواهد شد و پیش از آنکه به ورطه خطرناکی بیفتد نسبت به آن هشدار بدهیم نتیجه بهتری در مقایسه با زمانی که توجیهات بی اساس و روتوش نقاط ناهنجار یک زخم کوچک را به عفونتی بزرگ و ریشه ای بدل خواهد کرد به دست نخواهیم آورد؟ آیا نباید از تبدیل یک جراحت ترمیم شدنی به یک غده چرکین پر از عوارض مخرب هراس داشته باشیم؟

چهارم/ مسلم است که انتخاب رییس جمهور محترم مرهون تشریک مساعی گروههای مختلفی اعم از مذهبیها، سکولارها و غیرمذهبی هاست. از آنجا که معیار انتخاب در هر گروه متفاوت از دیگری است مبنای انتقاد از عملکرد فرد منتخب نیز در گروههای مختلف متفاوت است. طبیعی است که حمایت از رییس جمهور محترم توسط گروههای مختلف تا زمانی معقول و منطقی ست که معیارهای انتخاب اولیه حفظ شده باشند. سوال این است که آیا درست است که روح ولایت پذیری را که هم اینک مخدوش شده است و عدالت طلبی و هر شعار مقدس دیگری در سایه آن رنگ و صبغه الهی می یابد قربانی کنیم و با جماعت غیر مذهبی در تمجید و تجلیل همراه شویم؟ عدول برخی از عناصر مذهبی از معیارهای انتخاب اولیه و توجیهات نامانوس، به سبک و سیاق غیر مذهبیها غیر منطقی و تحمل نشدنی ست.

 

پنجم/ علت غیبت رییس محترم از صندلی خدمت، هر چه که باشد، نمود خارجی این حرکت ولایت گریزی و به عبارت صحیح تر ایستادگی در برابر ولایت است و این مسئله با توسل به توجیهات، تلطیف شدنی نیست. پس داستان " اتقوا من مواضع التهم" چه وقت باید بازخوانی شود؟

ششم/ برخی از دوستان ولایتمدار و حزب اللهی به این استدلال روی آورده اند که "مگر خودمان چقدر ولایت مداریم و در برابر امر ولی فقیه تسلیم هستیم که دیگران را توبیخ می کنیم؟"

هرچند این اشکال کاملا صحیح و قابل دفاع است اما نباید از این نکته غافل شد که آثار منفی داخلی و خارجی تمرد از ولایت از ناحیه رییس قوه مجریه کشور امر کوچکی نیست و قیاس آن با ولایت گریزی گروهی که به چشم نمی آیند و عملکرد آنها تاثیری بر امور جاری کشور و وجهه بین المللی آن نمی گذارد قیاس مع الفارق است.

خدمات بی شائبه رییس جمهور عزیز را ارج می نهیم، خدماتی که هیچ انسان منصفی نمی تواند منکر تاثیرات مثبت آن بر رویکرد اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و...کشور باشد. همه تلاش نقادانه آن عده از حزب الله که دائما آن عزیز را انذار و هشدار می دهند برای حفظ ارج و ارزش خدمات مذکور و حفظ جایگاه او در شرایط تایید است.

  • باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی