یکی از رهاوردهای دیدار اخیر دانشجویان مومن و
انقلابی و روزه دار با مقام معظم رهبری، تعیین تکلیف مقوله ابهام انگیز "
وحدت " بود.
حضرت آیت الله خامنه ای منظور خود
از تأکید بر وحدت را «اتحاد بر مبنای اصول» خواندند و خاطرنشان کردند: بر این
مبنا، با هرکسی به همان اندازه که اصول را قبول دارد متصل و متحدیم و هر کسی اصول
را قبول ندارد طبعاً از این دایره وحدت خارج است.
اما پرسش بزرگی که در تحلیل و
ارزیابی این خط پررنگ از خطوط نظام مطرح است ماهیت و هویت اصول مورد
اشاره رهبریست.
بی شک اصول مورد اشاره رهبری و
دغدغه اصلی جنبشهای عدالتخواه درون نظام و گفتمان نوگرایان انقلابی متعهد به
اسلام، همان اصول متقن و مسلمی است که انقلاب شکوهمند اسلامی برای تحقق آنها بروز
و ظهور یافت و در سالهای آغازین نمو انقلاب، جایگاه ویژه ای در متن توده ها و
قاطبه مسئولان نظام داشت.
شاکله نظام جمهوری اسلامی بر تحقق
چند اصل کلی بناشده است:
ا- عزت، حکمت، مصلحت، در سیاست
خارجی
2- عدالت، فقرزدایی، توسعه، در
سیاست داخلی
3- ظلم ستیزی و حمایت از مظلوم،
در سیاست خارجی و داخلی
4- مبارزه با صهیونیزم در هر شکل،
در هرجا
5- حفظ و حراست از اسلام، تقویت
اسلام، حرکت بر مبنای مصالح اسلام
6- بسط ساده زیستی، نفی اشرافیت
طاغوتی، همرنگی با قاطبه ملت
7- خدمت به پابرهنگان، کوخ نشینان
و مستضعفان
بر اساس عمل به همین اصول بود که
رهبر عزیز انقلاب، حرکت دولت آرمانگرای نهم و دهم را در مسیر انقلاب ارزیابی نموده
و بر استقرار قطار انقلاب در ریل صحیح، صحه گذاردند.
اصولی که امام (ره) به عنوان
معمار انقلاب برای حرکت ترسیم و تدوین نموده اند روشن و بدون ابهام است و درجه
وفاداری افراد به نظام بر اساس میزان فاصله از این بدیهیات قابل ارزیابیست.
بر اساس یک استنتاج منطقی، اولا؛
وحدت و اشتراک مواضع هنگامی صورت می پذیرد که طیفهای مختلفِ خواهان وحدت، اصول
مورد بحث را پذیرفته باشند و بر تحقق آن مصر باشند، ثانیا؛هرچه خط پایبندی به اصول
پر رنگ تر باشد وحدتِ قویتر و پایدارتری شکل خواهد گرفت.
بنابراین یاداوری این مهم ضروریست
که وحدت بین گروههایی معنا پیدا می کند که با پذیرش اصول مبنایی نظام با قطار نظام
همسفرند و درون دایره نظام قرار گرفته اند. برمبنای این نتیجه گیری منطقی، وحدت با
کسانیکه از قطار نظام بیرون افتاده اند نا مفهوم است.
یکی از برکات فتنه 88 نشاندار شدن
احزاب و افرادی از سیاسیون بود که با عدول از اصول مسلم انقلاب و تخطی از
هنجارهای نظام، ازمسیر حرکت انقلاب فاصله گرفتند و چهره حقیقی خود را بر مردم
نمایاندند.
آنها به کرات و به بهانه تبلیغات
انتخاباتی با ایراد اتهام به دولتی که بیشترین همخوانی با آرمانهای امام و بهترین
انطباق عملی با اصول کلی نظام را در کارنامه مشی سیاسی خود دارد، عدم وفاداری خود
به آرمانهای انقلاب را به اثبات رساندند.
کاندیداهای فتنه، بیشتر اصولی را
که دولت با تمام قوا به حراست ازآنها پرداخته بود و به واسطه آن انقلاب را – به
تعبیر رهبری عزیز - در مسیر اصلی اش قرار داده بود به باد انتقاد گرفتند:
به دلیل نبود سیاستهای روشن،
ماجراجویی و بیتدبیری، وضعیت پیرامونی ما، وضعیت خوبی نیست و یک وضعیت تهدیدکننده
علیه ما شکل گرفته است. ما بدترین حالت را در سیاست خارجی و روابط بینالملل داریم
و به نظر میرسد سایر تحریمها و فشارهای بیشتری را شاهد باشیم.( میرحسین -
25/خرداد/88)
طی این چهار سال اقتصاد کشور
خراب، سیاست خارجه افتضاح، تورم بالای 25 درصد، اشتغال پایین و اتحاد مابین قومیتهای
ایرانی در بدترین وضعیت قرار دارد.(میر حسین - ارومیه/خرداد88)
دولتی با پشتوانههای ضعیف مردمی
و اخلاقی که از او انتظاری جز بیتدبیری، قانونگریزی، عدم شفافیت، تخریب
ساختارهای تصمیمگیری و تدوام سیاستهای ویرانگر اقتصادی نداریم، و بیم آن میرود
که بر اثر ضعفهای بیشمار ذاتی و عارضیاش در ورطه امتیاز دادن به بیگانگان
بیفتد. این چیزی نیست که ما از آن خرسند باشیم، بلکه از آن به شدت واهمه داریم.
(میر حسین - بیانیهٔ شمارهٔ 9- 10/تیر/ 88)
اکنون، وپس از فروکش کردن غبار
فتنه و نمایان شدن چهره حقیقی فتنه گران در پیشگاه ملت،آنها به صرافت تطهیر چهره
خود و همراهی با مردم افتاده اند تا از انزوای خود ساخته در آیند و ازحجم سنگین
ملامت ملت بکاهند و با بازگشت مجدد به آغوش انقلاب، مکیدن دوباره جان انقلاب را
آغاز کنند.
از این جهت رسانه های حامی فتنه،
با دامن زدن به یک فریب سیاسی بزرگ به نام " آشتی ملی" سعی دارند خطاهای
درشت دوران فتنه را پرده پوشی کنند و با خلط مکارانه دو مقوله "آشتی
ملی" و "وحدت بر مبنای اصول" از فضای پدید آمده به نفع خود بهره
برداری کنند.
اما آنچنانکه گفته شد نظام وحدت
اصولی را می پذیرد اما زیر بار آشتی ملی که حول هیچ اصل متقنی انجام نمی پذیرد نمی
رود.
آشتی ملی مورد نظر آقایان اولا
راهی برای باز گرداندن سران فتنه به درون نظامی است که بیشترین زخم را از ناحیه
خیانت فتنه گران تحمل کرده است، و از طرف دیگر کانالی برای رسمیت بخشی به گروههای
معاندی است که پیش از این جرات و جسارت اقدامات علنی علیه نظام را نداشته اند.
میرحسین موسوی در اظهارات اخیر خود تصریح کرده است که حرکت فتنه سبز همه گروههای
معاند را زیر چتر همراهی وحمایت خود دارد.
او در سخنرانی که برای به اصطلاح
فرزندان خانواده های ایثارگران ایراد نمود به جمع شدن ضدانقلاب، منافقین، سلطنت
طلبان، کومله، دمکرات و همه گروه های ضدانقلاب در زیر پرچم فتنه سبز اعتراف نمود:
"تشکل هایی که با سیاست های
غلط از هم جدا شده بودند، به تدریج به هم نزدیکتر می شوند، با هم مذاکره می کنند و
بر سر یک سفره می نشینند. آنچه نقطه وصل آنها با یکدیگر است تلاش برای آزادی،
عدالت و تفاهم بر سر پاسداری از حقوق ملت است. مرزهای خودی و ناخودی به تدریج
کمرنگ می شود و به جای آن تعامل و گفت و گو می نشیند. امروز به برکت یک جنبش سبز
مردمی زمینه آشتی ملی، دوستی و وحدت بیش از همیشه بین فرهنگهای گوناگون، قومیت ها
و شیعه و سنی و همه اقشار بوجود آمده است."
آشتی با گروههای ضد نظام، برای
حرکت در مسیر نظام، قانون اساسی، آرمانهای امام و پاسداری از حقوق ملت، معجون خنده
آوری است که به نظر می رسد در اوضاع بحرانی کنونی که فتنه گران را مستاصل کرده است
برای تمدد اعصاب آقایان ضروریست.