روزهاست
صدای خوش نی لبک
مدام
در کوچه های ساده ی دهکده می پیچد
تا مردم ده باور کنند
حال گوسفندها خوب است
و ملالی نیست...
گرگهای فرتوت و نا امید
پشت کوه عروسی گرفته اند
و گوسفندها را دریده اند
تا دین خود را به چوپان ادا کنند؛
چوپان با گرگها معامله کرده است:
نی لبک در مقابل غذا
هنوز هم
صدای خوش نی لبک
در کوچه های غبارآلود دهکده می پیچد
و مردم ساده ی ده
بی خبر از همه جا
برای سلامت چوپان دعا می کنند!