پادزهر بصیرت و خلع سلاح میکروبها
" اشخاص" و " احزاب" دو عنوان شاخص برای ورژن های مختلفی است که در تهاجم نقش آفرینی کرده اند. دو کاندیدای شکست خورده انتخابات – کروبی ومیرحسین - برخی ازعناصر جناح اصلاح طلب ، بعضی از یاران قدیمی انقلاب که مواضع چند پهلوی آشکاری درحوادث سال 88 از خود نشان دادند، برخی مراجع خود خوانده... را می توان" اشخاص" دخیل در این حادثه تلقی کرد که استارت تهاجم را زده اند، و احزابی نظیر مشارکت، مجاهدین انقلاب، و گروههایی نظیر انجمن اسلامی دانشگاه تهران، گروه غیر قانونی علامه، مجمع محققین و مدرسین،و برخی گروهها که تحت عنوان اصلاح طلب فعالیت داشته اند متعلق به" احزاب" دخیل در تهاجم میکروبی هستند.
برای گروه دوم میکروبهایی که در فتنه 88 نقش عمده آنها دامن زدن به اغتشاشات و سوء استفاده از موقعیت پدید آمده بود " فرصت طلب " ، گزینه مناسبی است. فرجه زمانی به دست آمده در فضای فتنه سبب شد این گروه که در سالهای پس از انقلاب ، به علت اتخاذ مواضع علنی ضد نظام، قدرت و فرصت فعالیت قانونی درکشور را ازدست داده و اکثرا به اتلاف وقت در خارج از کشوردربنگاههای دروغ پراکنی رسانه های معاند مشغول بودند به میان فضای بلبشو وآشوب پدید آمده توسط مهاجمین امنیت، خزیده و کینه کهنه خود را تخلیه نموده و به آتش پاگرفته دامنه و حرارت بیشتر ببخشند. گروهکهای منافقین، نهضت آزادی، سلطنت طلبان، لیبرالیستها، سکولارها، فرقه بهائیت، فرق منحرف جنسی...ورژنهای متعدد میکروبهای فرصت طلب بودند که اگرچه انگیزه های متفاوتی برای انتقام از نظام داشتند اما همه، زخم خورده از اسلام و نظام مبتنی بر اسلام بودند و این نقطه اشتراک، همه آنها را درهجمه علیه نظام کنارهم نگه داشته بود.
اما میکروبها ازچه راهی تهاجم به نظام را آغاز کردند؟ مشی سالیان پس از انقلاب ملت نشان می داد قاطبه ملت به ارزشهای ماندگار انقلاب پایبندند وهرکس را دردایره آن ارزشها بیابند با جان ودل حمایت می کنند. مسلم است که بهترین راه نفوذ فتنه گران در افکار ملت، همسو نشان دادن خود با آن ارزشهاست. پیروی ازخط امام، پایبندی به ولایت فقیه، تکریم شهدا، تقدیروتکریم نیروهای در خدمت دفاع و سازندگی همچون بسیج و سپاه، احیای ارزشهای فرهنگی و معنوی سالهای آغازین پس از پیروزی انقلاب، وشعارهایی از این دست می توانست مقبولیت و مشروعیت مردمی ایجاد کند و پس از آن راه را برای پیاده کردن منویات فتنه گران بازکند. این؛ ترفندی بود که ایادی داخلی فتنه برگزیدند و پس از کسب وجاهت مردمی، با القاء دروغین تقلب، قدرت و فرصت آشوب آفرینی و ضربه زدن به حکومت را برای خود خلق کردند و پس از آن در حین آشوبهای اجتماعی ناشی از بحران سیاسی، پای میکروبهای فرصت طلب را به کشور باز کردند و بدین ترتیب، پازل تهاجم علیه نظام و در راس آن ولایت فقیه تکمیل شد.
مردم چگونه میکروبها را باز شناختند؟
با تداوم خط آشوب و پر رنگتر شدن خط سیر تهاجم، حادثه شکل دیگری به خود گرفت: دقت مردم در رفتارهای فتنه گران حقایقی را بر آنها آشکار کرد. برجسته ترین خطایی که فتنه گران را در پیشگاه مردم رسواکرد و رشته های توهمات آنها را پنبه کرد، دروغ بود. عدم تطابق عمل فتنه گران با شاخصهای راه امام ، تهمتهای اثبات نشدنی به نظام، در افتادن با مسایل شرع مقدس اسلام و زیر سوال بردن آنها، تضعیف خصمانه دولت منتخب، همسویی و هم نوایی با عناصرفرصت طلبی که مدتهاست اعتباری در پیشگاه ملت ندارند، هم نوا شدن با تهاجمات رسانه ای خارجی و فرصت آفرینی برای سوء استفاده آنان،...اذهان را نسبت به صداقت فتنه گران در حفظ میراث امام خمینی و ایمان به ارزشها دچار تردید جدی کرد. سایت خود نویس اخیرا در یادداشتی اقرار کرده است که واقعیتی که باعث زمینگیر شدن جنبش سبز شده تناقص در رفتار و عملکرد سردمداران و بدنه جنبش است. سران جنبش از ترس مردم جرات مخالفت با امام خمینی و نظام را ندارند و اما از سوی دیگر بدنه فعال جنبش سبز اعتقادی به دین و امام خمینی و حفظ نظام ندارند و این تضاد میان سر و بدنه جنبش سبز باعث محو شدن حریان سبز شده است. بروز این تناقضات آشکار در قول و فعل و زاویه گرفتن ازجاده ولایت زنگ آگاهی را برای ملت به صدا درآورد. اما آنچه بیش از همه در آگاهی بخشی ملت نقش آفرید، روشنگری و بصیرت دهی مداوم رهبر معظم انقلاب و هشدارهای مستمر ایشان بود که جرقه ایستادگی در برابر فتنه و ممانعت از آسیب بیشتر را دراندیشه سیاسی ملت روشن کرد.
پادتن بصیرت و روشن بینی سبب شد اثر بخشی سموم فتنه به همان مدت کوتاه نزدیک به مرکز فتنه محدود شده و با دور شدن از دایره زمانی وقوع فتنه، و بر ملا شدن نیتها، و نهادینه شدن بصیرت، عوارض تهاجم کاهش یابد. حادثه عاشورای 1431 تهران ، از آنجا که مستقیما عقاید مذهبی– ملی را هدف گرفته بود، بیش از همه خون بصیرت - پادتن میکروبهای فتنه - را در رگهای مشی سیاسی ملت به جوشش در آورد و طومار فتنه را سخت درهم پیچید. در خنثی کردن آثار مسموم فتنه، نقش ولایت و بصیرت هر دو قابل توجه است. به نظر می رسد این دو مولفه که در واکسینه کردن نظام علیه میکروبهای فتنه نقش اساسی ایفا کرده اند به گونه ای به هم وابسته اند که هر کدام تقویت کننده اثردیگری است و ارتباط این دو با هم به تزاید لحظه به لحظه بازدارندگی آثار فتنه منجر شده است. از طرفی؛ عشق به ولایت، رهنمونهای رهبری و هشدارهای ایشان نسبت به خطر شرایط فتنه گون را قابل پذیرش نمود واز سوی دیگر افزایش بصیرت به نوبه خود اهمیت جایگاه ولایت را در کنترل و مدیریت بحران فتنه جلوه گر ساخت. از این جهت هجمه به این دوبعد مستحکم ،در دستور کار دشمن قرارگرفته است. حمله به ولایت هنوزهم تحت عناوین مختلف و از سوی شکست خوردگان همچنان ادامه دارد:
در نامه اخیر کروبی به رییس خبرگان رهبری، این جایگاه، مذبوحانه و درقالب فریبکارانه اجرای قانون، مورد تهاجم قرار گرفته و تلویحا محاکمه رهبری درخواست شده است. در اقدام ننگین دیگری نامه مجعول ارسالی رییس قوه قضا به رهبری، در رسانه های معاند منتشر شده است که درآن، ازدخالت منسوبان رهبری در تصمیم گیری قوه قضا درباره فتنه گران شکایت شده است. چکیده این نامه مجعول این است که رهبری با اتخاذ مشی دیکتاتوری، در برابر قانون ایستاده است. حمله به جایگاه رهبری در آستانه سفر مقام معظم رهبری به قم به شکل دیگری دنبال شده و شایعه سفر رهبری به منظورکسب مشروعیت، لقلقه زبان معاندان شده است؛ گرچه شوک استقبال پرشکوه مردم و علما از ایشان، دشمن را مجبور به توسل به دروغ و فرافکنی دیگری کرده است و شبکه عنکبوتی حامیان فتنه در اقدامی هماهنگ، مراجع دیدارکننده با رهبری را حکومتی خوانده اند تا از اهمیت حادثه کاسته و بر رسوایی پیشین سرپوش بگذارند. بصیرت ملت دائما مورد تهاجم بوده است و راه حذف یا کاهش آن، تبلیغات دروغین و القاء برخی حوادث غیر واقعی و تولید فضای رسانه ای برای باور پذیرکردن آن است. آنچه دراین بین باید ازسوی مردمی که به سلامت سیاسی خود فکرمی کنند مورد توجه قرارگیرد، این است که هرگز از ولایت جدانشوند و همواره چشم بردهان حق گوی ولایت بدوزند.این امربه رها شدن از سیلابهای بصیرت زدایی که گاه و بیگاه از سوی دشمنان شکست خورده و ناراحت، ایجاد می شود کمک می کند.
این امرمسجل است که دشمن درآینده، با ورژن های جدیدی از فتنه گری بر سر راه ملت قرارگرفته و راههای دیگری را خواهد آزمود. پاسخ شایسته به همه فرمهای گوناگون فتنه گری و میکروبهای متنوع سیاسی، قوت بخشیدن به پادزهر بصیرت است.همزمان که دشمن کانالهای نفوذ و اخلال را عوض می کند، بصیرت هم باید در جهت انسداد همان کانالها عمل کند.
- ۸۹/۰۸/۰۵