دگردیسی استوانه ها
در انبوه بیانیهها و قطعنامههای متعددی که از سوی بسیجیان، دانشجویان و گروههای مختلف اجتماعی کشور به مناسبت هفته بسیج و تکریم و تمجید آن صادر شد، پیامی هم از سوی آقای هاشمی رفسنجانی به مناسبت هفته بسیج منتشر شد که متاسفانه به مذاق رسانههای خارجی خوش آمد، به طوری که بخشهایی از بیانیه ایشان در سایتهای آمریکایی و بنگاه سخن پراکنی BBC، بهطور گستردهای انعکاس یافت.
آقای هاشمی در پیامی که به مناسبت هفته بسیج منتشر کرد از نقشی که بسیج در مهار فتنه 88 ایفا کرده به عنوان «خدمت در جناحهای سیاسی» یاد کرده و شخصیت اجتماعی و سیاسی بسیج را با وام گرفتن از واژه «سیاستزدگی» مکدر کرده است:
«نباید بگذاریم این توانمندی بالقوه که تفسیر میدانی آیه شریفه «واعدوا لهم ماستطعتم من قوه و من رباط الخیل» است، در هیاهوهای سیاستزدگی، دچار تند روی های افراطیون و تفریطیون شود».
در ادامه این پیام، با کلماتی که طعم حسرت بر گذشته بسیج را دارند نارضایتی خود را از نقشی که بسیج در دوره فتنه ایفا کرده است، ابراز میدارد و گویی چنین القا میکند که اقدامات بسیج، مورد پسند مردم نبوده و آنها از این حرکتها ناراضیاند:
«بسیج باید مانند خیل اعضای شهیدش، چنان مردمی باشد که در چشم همه گروهها با هر سلیقه سیاسی، مکرم، محترم و معزز باشد. هیچ دام و دانهای نباید بتواند افتخارات این پرندههای بلندپرواز را در قلوب آسمانی مردم مخدوش کند. بسیج، در قاموس فرهنگی ایران واژهای است که قداست ذاتی خویش را در دوری از تظاهر به دست آورد و همیشه زبان منطق مردم در بیان خواستههای بر حق بود. جریانات سیاسی نباید برای اهداف باندی و جناحی این سرمایه عظیم ملی، دینی و انسانی را آلوده کنند و بگذارند این یکپارچه در خدمت اسلام، انقلاب، نظام و ایران باقی بماند.»
و در تناقض دیگری در همین بیانیه از نقشی که بسیج در دفاع مقدس ایفا کرده و امنیتی که در سایه حرکت شجاعانه بسیج ایجاد شده، تقدیر کردهاست:
«نقش نیروهای مردمی که در قالب بسیج برای اعزام به مناطق جنگی غرب و جنوب سازماندهی میشدند... در تاریخ دفاع مقدس اظهر منالشمس است.»
حال آنکه چگونه است که بسیج در جنگ سخت که یک حرکت نظامی منبعث از یک ایده سیاسی است، شرکت میکند و تمجید میشود ولی حماسه آفرینی او در جنگ نرم و بذل جان برای مردمی که فتنه امانشان را بریده است سیاست زدگی و خدمت به احزاب و... است؟
تخطئه نیروهایی که امنیت مردم و جامعه را به فراخور شرایطی که در آن قرار میگیرند، تامین میکنند چه نتیجهای جز گستاخی دشمنان قسم خورده امنیت و آرامش مردم میتواند به بار آورد؟
مکدر ساختن هویت بسیج در پیشگاه مردم آن هم همسو با دشمنانی که بیشترین آسیب را در دوران فتنه از ناحیه بسیج دریافت کردهاند چه پیامدی برای امنیت کشور به همراه خواهد داشت؟
بیشک مسؤولیت زمینهسازی برای انجام اعمال بیمنطقی همچون بمبگذاریها، آدمربایی، ترور و دیگر اقدامات ضدامنیتی متوجه کسانی است که حیات سیاسی خود را بر امنیتی که باید سایهبان زندگی مردم باشد ترجیح دادهاند و هرجا که منافع آنها با مواضع دشمن انطباق پیدا کرد از اتخاذ مواضع همسو با دشمن ابایی نداشتهاند.
علاوه بر آن، پس از شهادت دکتر شهریاری دومین دانشمند هستهای که قربانی اعمال ضدبشری مدعیان دروغین حقوق بشر شد، آقای هاشمی رفسنجانی طی پیامی این اقدام را محکوم کرده و خواستار مجازات عاملان این جنایت شد:
قطعا اقدام مذبوحانه و ناجوانمردانه عوامل تروریست در به شهادت رساندن و مجروح ساختن دو دانشمند متعهد کشورمان، ریشه در حقد و کینه از پیشرفتهای علمی و هستهای جمهوری اسلامی ایران دارد.»
او در بخشی از پیامش بر زنده شدن رویهای که پیش از این و در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب جریان داشت، اشاره میکند و میگوید:
«دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون تلاش کردهاند از طرق مختلف و ترفندهای ناجوانمردانه تروریستی سد راه پیشرفت علمی ملت عظیم و متمدن ایران شوند، یک بار دیگر به روش قدیمی و نخ نمای تهدیدات تروریستی همانند اوایل انقلاب متوسل شدهاند تا شاید از این راه بتوانند در عزم راسخ ملت ایران در راه استقرار حاکمیت مردم سالاری دینی و حفظ استقلال خود خللی وارد کنند.»
مسلم است که بازگشت اعمال تروریستی گذشته نیازمند تامین تمهیداتی است تا در سایه آن تروریسم بتواند همچون روزهای آغازین پس از پیروزی بدون هرگونه دغدغه باز دارندهای به جان، مال و هستی مردم تعدی کند. ترور؛ فرآیند فرصت طلبانهای است که در سایه هرج و مرج و آشوب عملی یا بلبشوی کلامی و تبلیغاتی ایجاد میشود.
برای همه ملت کاملا واضح است که شکلگیری چنین شرایطی در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری دهم و پس از انتخابات، در دورانی که به حق دوران فتنه نام گرفته است و در سایه خیانت دوستان و برادران سابق انقلاب آغاز شد و در کش و قوس حوادث و وقایع گوناگون ادامه یافت.
روزی که هاشمی طی یک عمل شتابزده و نسنجیده نامهای خطاب به رهبر معظم انقلاب منتشر کرد که پتانسیل مورد نیاز برای آشوب آفرینی در پشت واژههای پرحرارت آن جمع شده بود و پیش از آنکه در دستان مبارک رهبری جای بگیرد در کوچه و بازار به دست مردمی رسیده بود که هنوز در حجم انبوه اطلاعاتی که از هر سو به گوششان میرسید گیج و حیران بودند، سنگ بنای آشوبهایی گذاشته شد که نا امنی اجتماعی میوه تلخ آن بود.
حمله گاه و بیگاه تبلیغاتی فتنه گران علیه نیروهای امنیتی و انتظامی و تعبیر «خشونت علیه مردم» از انجام وظیفه ملی و قانونی آنها و درخواست آزادی همه زندانیان فتنه بدون احتساب جرم ارتکابی، قطعات دیگری از پازل ناامنی را تکمیل میکرد.
آقای هاشمی در پایان پیام محکومیت، مسؤولیت پیگیری چنین جنایاتی را به دوش نیروهای امنیتی میگذارد و از آنها میخواهد که عاملان جنایت را به سزای اعمال ننگین خود برسانند.
شهادت دانشمندان هستهای از منظر دیگری نیز قابل بررسی است. علاوه بر آنکه بانیان فتنه امنیت عمومی اجتماع را در راستای اهداف دشمن خارجی مخدوش کردهاند مخالفت علنی آنها با سیاستهای هستهای و غیرمنطقی خواندن تحقیقات هستهای ایران چراغ سبزی است که دشمن را به اقدامات تلافی جویانه در ازای شکست از بازی تحریم و قطعنامههای متعدد علیه برنامه هستهای ایران ترغیب کرده است؛ آنچنان که هاشمی در یک اقدام نسنجیده و شاید ساده اندیشانه، اثرات تحریم را جدی قلمداد کرده و نسبت به عواقب آن هشدار داده است...
- ۸۹/۰۹/۱۲