مختار به دو قدمی "میدان اعدام" رسیده است
مارها از آستین انقلاب بیرون زده اند
و افعی ها دهان باز کرده اند برای بلعیدن
و "سهم" شان را از انقلاب می خواهند
و سهم شان از انقلاب، همه انقلاب است
"فرزندان ناخلف" نیت کرده اند انقلاب را با ولع تمام ببلعند
***
"چنج مَن" هنوز هم با خمیر دندان "نستله" مسواک می زند
و خنده روی دهان گشاد " ایهود باراک" می نشاند
وقتی دهان گشادش را باز می کند
و قلب سیاه "باراک" را شاد می کند
وقتی با " تایمز" و "بی بی سی" و "voa" و...مصاحبه می کند
و بوی بلاهت می پراکند
وقتی که آشغالهای دهانش را تف می کند
او برای تروریستها اشک تمساح می ریزد
و برای خانواده " شعبان بی مخ " ها خود شیرینی می کند
از بس شیرین می زند
و اصرار دارد که برای "پیراهن عثمان" جشن تولد بگیرد
اما "عمار" را به کشتن می دهد
و ککش نمی گزد
***
" اسکیزوفرن" به سیم آخر زده است
و در "بالاترین" طبقه توهم قدم می زند
او علف های هرز را مردم می بیند
و آنارشیسم را انقلاب
و غول های سبز را به جنگ لاله ها ی سرخ می فرستد
و سر آرمانهای " امام" را پای وعده های "شیطان بزرگ" قربانی می کند
و همچنان خون می بلعد
اما سیر نمی شود
و برای مکیدن خون انقلاب
بخشنامه کتبی می نویسد
و به مدیریت بحران ابلاغ می کند
و با اینکه جوهر "خودنویس" ش آمریکایی ست
و بابت هر " کلمه"
دلار دلار اعانه سبز جمع می کند
اما همچنان صندلی قدرتش سه پایه دارد
و مردم را کم دارد
***
انقلاب به " ژاله " های خونین عادت کرده است
اما
مختار به خون خواهی برخاسته است
و به انتقام مصمم است
حتی اگر خولی در خانه تیمی رجوی پناه گرفته باشد
و عبیدالله زیر پرچم حمایت های لجستیکی شیطان بزرگ اردو زده باشد
وعمر سعد به سوت و کف " پیرزن حقوق بشر" دلخوش باشد
مختار به دو قدمی "میدان اعدام" رسیده است...
.......................................................................
پی نوشت: اگر کسی سراغی از " آتشفشان بصیرت" گرفت، "علی مطهری" را به او نشان بدهید!
- ۸۹/۱۲/۰۹