پایانی بر افسانه "از نیل تا فرات"
بیش از نیم قرن طول کشید تا سیاست خلع ید اسراییل از سرزمینهای اسلامی - که تحرکات خائنانه اش در قالب شعار "اسراییلِ از نیل تا فرات" به گسترش صهیونیزم در منطقه و تشکیل یک هسته ضد اسلام در سرزمینهای اسلامی منجر شد- از سوی صادق ترین حامی مسلمانان ستمدیده، و تحت لوای شعار " فلسطینِ از نهر تا بحر" تنفس درفضای بین المللی را برای روسای خبیث صهیونیستی سخت کند و از آنجا که فرصت بهره برداری مجدد از حیله مذاکرات صلح و سازش را از آنها گرفته و امید آنها را به استفاده تبلیغاتی از طرح مسئله " کشور مستقل فلسطینی" به یاس تبدیل کرده است به اظهار نظر از موضع استیصال وادارشان کند، چنانکه نتانیاهو در واکنش به طرح " فلسطینِ از نهر تا بحر" اظهار داشت: " مقاصد آنها برای نابودی اسرائیل، بر اصرار کابینه بر نیازهای امنیتی اسرائیل و خواسته ما که اسرائیل به عنوان کشور یهودی به رسمیت شناخته شود، صحه میگذارد... اسرائیل به تلاش خود برای صلح ادامه میدهد که این تلاش با شرایطی خواهد بود که آیندهای ایمن برای شهروندان اسرائیلی و نسلی که میآیند را تضمین کند."
این حقیقت کاملا روشن است که صلح و سازش با اشغالگران حاصلی برای حل مشکل فلسطین در بر نخواهد داشت زیرا :
اولا این پروژه با طرح "از نیل تا فرات" که غایت آمال صهیونیسم است تناقض جدی دارد. اشغال بخشی از فلسطین پیش از تشکیل رسمی دولت غاصب، و گسترش تدریجی آن در سایه وقوع جنگهای 1948و 1967 "اعراب و اسراییل" که علاوه براشغال کامل فلسطین، به غصب کرانه غربی رود اردن، نوارغزه، بلندیهای جولان، صحرای سینا و بخشی از جنوب لبنان منجرشد دلیل واضحی برتثبیت این واقعیت است که هر جا شرایط برای پیشروی و اشغال بخشهای دیگری از محدوده نیل تا فرات فراهم باشد اشغالگری از سوی صهیونیستها ادامه خواهد داشت.
امام(ره) نیز با تیزبینی، خوی تجاوزگری صهیونیستها را پیش بینی کرده بودند: "من کرارا تذکر داده ام که اسراییل از نیل تا فرات را از آن خود می داند و شما را غاصب سرزمینهای خویش می شمرد."( صحیفه ج 19- 7/6/62)
ثانیا تاریخ ثابت کرده است که اسراییل به تعهدات خود در قبال موضوع فلسطین وقعی نمیگذارد و طرح های متعدد صلح که تا کنون به اجرا درآمده است بهره ای برای احقاق حقوق فلسطینیان نداشته است، چنانکه با وجود تعدد طرح های سازش از زمان تشکیل دولت جعلی اسراییل تا کنون از جمله طرح کنفرانس ژنو در1967، قطعنامه 338 سازمان ملل در 1973، طرح بروکینز در 1975، قطعنامه 242 سازمان ملل در 1976، طرح کمپ دیوید در 1979، طرح کنفرانس مادرید در 1980، طرح فهد در 1981، طرح صلح ریگان در 1982، و طرح فاس در 1982، هنوز مشکل فلسطین به قوت خود باقی ست.
ثالثا طرح های سازش علیرغم عدم بازدهی مثبت برای حل مشکلات منطقه، فلسطینیان را در گیر تبعات منفی ویرانگری کرده است از جمله اینکه اولا به وقت کشی در حل اساسی معضل اسراییل در منطقه در لفافه طرح سازش و مذاکره طرفین انجامیده است، ثانیا به افزایش اعتبار بین المللی اسراییل و به رسمیت شناخته شدن آن به عنوان یک کشور، در پشت میز مذاکره منتهی شده است. محصول مستقیم این تبعات منفی، تجدید قوای اسراییل و تضعیف و انفعال قوای مردمی مبارز فلسطینی، ادامه جنایات رژیم صهیونیستی، توجیه حمایتهای بین المللی، مواجهه اسراییل با فلسطینیان، از موضع قدرت و کسب امتیاز از موضوع طرح صلح بوده است.
امام خمینی پس از پیشنهاد طرح صلح فهد در 1981(1360 شمسی) نسبت به خطر صهیونیسم هشدار داده بودند: "... بر ما واجب است که اینگونه طرحها را که به نفع مستضعفین نیست محکوم نماییم. امروز از خطرناکترین امور، طرح کمپ دیوید و طرح فهد است که اسرائیل و جنایات او را تحکیم میکند. این طرحها موجب اختلاف شد و راه را برای اسرائیل باز کرد... من شناسایی او را برای مسلمانان یک فاجعه و برای دولتهای اسلامی یک انتحار میدانم." (صحیفه ج 16- 5/3/61)
... قرارداد کمپ دیوید یا هر اقدامی که موقعیت اسراییل را محکمتر کند اصولا نه تنها به ضرر فلسطینیها و اعراب بلکه به ضرر همه کشورهای منطقه و در نتیجه تقویت همه نیروهای ارتجاعی منطقه است." (صحیفه ج3- مصاحبه با روزنامه لبنانی السفیر)
اگر طرح سازش امکان پذیر و اثر بخش بود واکنش خود جوش مردمی و مقابله و مواجهه مستقیم با نیروهای اسراییلی در قالب انتفاضه (انقلاب سنگ) در 1987به وقوع نمی پیوست. استمرار انتفاضه مهر تایید دیگری بر غیر قابل اعتماد بودن اسراییل در عمل به تعهدات، و افزایش روند تضییع حقوق مسلم فلسطینیان است.
گسترش شهرک سازی برای یهودیان و تخریب منازل فلسطینیان و نفوذ ظالمانه به محدوده زمینهای مربوط به آنها چه توجیهی به جز این خواهد داشت که پایبندی به مفاد مذاکرات صلح برای اسراییل محلی از اعراب ندارد.
به این ترتیب مجموعه شرایط حاکم و سوابق تاریخی نشان می دهد تنها راه نجات فلسطین از وضعیت ناهنجار موجود حذف کامل اسراییل از سرزمینهای اسلامی و در اختیار گرفتن همه نقاط سرزمین فلسطین توسط مسلمانان آن منطقه است. "فلسطین از نهر تا بحر" شدیدترین پاتک جبهه اسلام علیه ترفند شوم تصاحب "از نیل تا فرات"صهیونیستهاست؛ ترجمه دیگری از ندای نجات بخش"اسراییل باید از صفحه روزگار محو شود."
- ۹۰/۰۷/۱۵