واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

تو که نیستی،
شاخه های دلتنگی زود زود جوانه می زنند!

بایگانی

لیبی؛ در دو راهی انتخاب

سه شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۰، ۰۸:۳۰ ب.ظ

به نظر می رسد مردم لیبی هنوز یک مرحله از دستیابی به نظام مستقل مردمی عقب اند. این را شواهدی می گویند که گروههایی از مردم لیبی را قدردان ناتو به سبب سرنگونی قذافی نشان میدهند؛ مردان و زنانی که شادی سقوط دیکتاتور را با در دست گرفتن پرچم امریکا و فرانسه و ایتالیا نشان می دهند ... اگر آنچه پس از آزادی لیبی و مرگ قذافی اتفاق افتاده است عمومیت داشته باشد،  باید گفت لیبیاییها یک فرصت ناب تاریخی برای تحول مثبت و پیشرفت را از دست داده اند. آنها نمیتوانند بفهمند که ناتو و اروپا چشم روی منافع خود در آنجا خیره کرده اند و به سوی استخراج ماحصل آشفتگی سیاسی در لیبی گام بر می دارند.

این درد بزرگی ست که لیبی بخواهد تجربه کشورهای دیگر عربی را - که سالها استعمار زدگی حاکمان خود و وابستگی و سر سپردگی آنها را به آمریکا و اروپا و صهیونیست دیده و تجربه کرده اند و حالا در خنکای نسیم بیداری اسلامی تلاش میکنند استقلال را تجربه کنند و اسلام را ملجا خود قرار دهند - دوباره بیازماید و یک دوره تاریخی از دیگران عقب بماند.

ناتو در ویران کردن لیبی به بهانه سرکوب قذافی نقش عمده ای ایفا کرده است. درست است که سهم عمده ای نیز در سرنوشت تلخ قذافی و حامیانش داشته و به طور غیر مستقیم در کشته شدن او نقش آفرینی کرده است، اما مسلم است که شرایط به وجود آمده در لیبی ناتو را ناگزیر از چنین حرکتی کرده است. آنچه برای کشورهای عضو ناتو بیش از همه از اهمیت برخوردار است ممانعت از موجی است که بی مهابا همه کشورهای عربی خاور میانه را در نوردیده است. مسلما اسلامی نشدن، هزاران بار برتر از حذف دیکتاتوری است که - بر فرض که دست نشانده قدرتهای سیاسی هم نباشد، با سلب آزادی و دموکراسی و ممانعت از امکان هر نوع جوشش و انقلابی که ممکن بود تحت تاثیر انقلاب اسلامی، هویت جدیدی برای مردم لیبی تعریف کند- در خدمت منافع آنان بود.

 

 

تلاش ناتو و برخی کشورهای عضو از جمله آمریکا و فرانسه، برای اثبات اینکه آنها قذافی را کشته اند اولا زمینه ای برای القاء این باور است که آنها حامی دموکراسی اند و با حاکمیت دیکتاتور مخالفند، ثانیا حق دخالت در تعیین سرنوشت لیبی پس از قذافی را برای خود محفوظ بدارند، ثالثا برای نفوذ و دخالت در امور لیبی حمایت مردم آن کشور را جلب کنند و اقدامات مداخله جویانه و منفعت خواهانه خود را بدون کوچکترین تنش و تقابل از سوی گروههای لیبیایی به انجام برسانند. اما کاملا واضح است که تعریف دیکتاتوری و دموکراسی برای آنها نسبی است و زشتی و زیبایی آن بسته به شرایط  مختلف، متفاوت است.

اگر حقیقتا دیکتاتوری، تنها دلیل حملات ویرانگر آنها به لیبی بود شاهد رفتار متناقضی از آنها در مواجهه با نظامهای مستقر در بقیه کشورهای خاور میانه  که دچار دگرگونی هایی شبیه انقلاب شده اند نبودیم. دقت در این امر مسجل می کند که تلاش آنها برای استفاده فرصت طلبانه از امر دیگریست که مابقی کشورهای دگرگون شده عربی از آن کم بهره اند و آن؛ اولا نفت و ثانیا موقعیت جغرافیایی لیبی است که انتقال و در واقع سرقت نفت را با موانع کمتری مواجه می کند.

 

 

اگر لیبیاییها فریب لبخندهای مونالیزای کاخ سفید- هیلاری کلینتون-  را نخورند و به اراجیف دستپاچه مردان سیاست باز فرانسوی دلخوش نکنند و حقیقت نهفته در پشت پرده اقدامات ناتو را ببینند خواهند دانست که آنها در حال انتقال تدریجی و فریبکارانه شرایط حاکم بر لیبی به کیسه منافع اقتصادی و سیاسی خود هستند تا از یکطرف بیداری اسلامی را در لیبی، بخوابانند و از طرف دیگر بشکه های طمع خود را از طلای سیاه پر کنند و دست آخر یک دست نشانده حلقه به گوش را با استفاده ابزاری از نام دموکراسی به اندیشه تازه بیدار شده لیبیاییها تحمیل کنند و برای گرفتن هویت مردم مسلمان لیبی، حساب شده فعالیت کنند.

اکنون، لیبیاییها بر دو راهی انتخاب قرار گرفته اند تا؛ به امواج بلند بیداری اسلامی بپیوندند و هوای پاک استقلال و عزت را تنفس کنند، یا آغوش کشورشان را به روی فرصت طلبان آمریکایی و اروپایی بگشایند و تجربه تلخ آزموده ای را دوباره بیازمایند.

  • باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی