در کوچه باغ خاطره
سه شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۱، ۰۷:۳۱ ب.ظ
خدا را « شاهد بیاورم »
که من
« یک بز بز قندی نگران » هستم
مثل خیلی ها
و اینجا « دردو دل » می کنم
چون حس می کنم
این « قلمکده » «خصوصی نیست »
« یادداشتهای شبانه » ام را
برای شما می نویسم
چون حس می کنم
اینجا «آرمانشهر» من است
اما این بار
« دلم گرفت ای همنفس »
گاهی فکر می کنم
هیچ وقت
هیچ جا
« جایی برای بودن » نیست
بعد از این
« تا آخر »
« زیر چشمی »
به « آرمان » هایم نگاه می کنم
آه از این «آهستان »
- ۹۱/۰۵/۱۰