کشف!
من از همین حوالی ... (فیشش...) ... برایتان ... (فیششش...) ...گزارش می کنم :
از وسط میدان انقلاب ... (فیشش.. فیششش) ؛
[ یک در میان پالس مزاحم / صدای من]
امروز برای چندمین بار در طی 6 ماه طی شده
تن اسحق نیوتون در عمق گور لرزید
وقتی که باز هم
ترازوی دیپلماسی روی میز مذاکرات نوسان کرد
اما کفه ها هیچ جوری هم تراز نشدند
و او فهمید
قانون سوم، یک اشتباه فاحش بود
که سه – چهار قرن
وجدان سیاستمداران را به بازی گرفته بود
فیششش ...
الو... صدای مرا دارید؟!
اینجا کتابخانه ی "پاستور "...
کتابهای فیزیک سیاسی نوشته اند
هر عملی عکس العملی دارد که اندازه و جهتش را کدخدا تعیین می کند
پس
اورانیوم فقیر می شود
سانتریفیوژها می ایستند،
خون بچه ها اکسید می شود
و عکس العمل این است:
مارش فتح را بلند بنوازید
و لبخند بزنید ؛
" قدرتهای بزرگ تسلیم شدند "
فیششش...
اینجا " میدان کتابی "... (فیشش ...)
همه چیز کاملا شفاف و "روشن" است؛
گالیله های وطنی
با چشمهای خودشان دیده اند
که کلید، در قفل خانه کدخدا می چرخد
اما شاهدان عینی می گویند
آنها همچنان تکفیر می شوند
فیشش... فیششش... الو ... الو
" پیام را دریافت کرده اید؟ "
- ۹۲/۱۲/۱۵