باز هم انقلاب باید کرد
سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۹ ق.ظ
آه از این روزگار وارونه از عِقابی که بی سبب برسد
تو نجابت نشان بدهی مدح و تحسین به بی ادب برسد
صبح تا شام فعلگی بکنی تنت از فرط کار له بشود
دستمزدت دوباره گم بشود تنگدستی به نان شب برسد
نانت آجر شود برَوی با دل خسته اعتراض کنی
یکی از سمت راست حمله کند یکی از سمت چپ برسد
کارگر باشی و کتک بخوری کارفرما پز ادب بدهد
قاضی انصاف را رها بکند درد شلاق از عقب برسد
داستان هزار و یک شبمان جنگ بین عدالت و ستم است
باید از رنجها شکسته شوی باید انگار جان به لب برسد
آه، از این فصول حزن انگیز باید این روزها گذر بکنند
باز هم انقلاب باید کرد نور باید به نیمه شب برسد
- ۹۵/۰۳/۱۱