واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

تو که نیستی،
شاخه های دلتنگی زود زود جوانه می زنند!

بایگانی

سرخ و سبز

دوشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۸، ۰۶:۰۶ ب.ظ

در باغستان تو

درختها سبز بودند

نهرها سرخ

آسمان به رنگ خاکستر

و باران

زلال می بارید

وقتی به نزدیک معبد تو می رسید

می خواهم تغییر کوچکی در داستان بدهم؛

بگذار

من،

باران باشم

دلم

باغستان تو؛

دوست دارم کویرم را برویانم؛ سرخ و سبز..

  • باران

نظرات  (۳)

سلام خانم باران. عزاداریهاتان مقبول درگاه خداوند.

این مطلبتون هم زیبا بود. انشالا همیشه مهرتون مثل باران باشه . 

اون درخواست کمکی که داشتم براتون مقدور نیست؟

پاسخ:
سلام و رحمت الله
ممنونم. عزاداریهای شما هم قبول باشه
هنوز سوژه ای پیدا نکردم ولی به فکر هستم. شرمنده م که هنوز نتونستم کمکی بکنم. 
.................
عذرخواهی می کنم بابت پاسخ دهی دیر هنگام، 

سلام خانم. 
شما لطف دارید. خوشحالم که به یاد من و مشکلم بودید.خدا همیشه حاجت روایتان کند بحق محمد و ال محمد.

دشمنتون شرمنده باشه. حقیقتا من از حضور شما و خانمی دیگر در وبلاگم خیلی خوشحال میشوم. خدا سایه مهرتون رو از خانواده تون نگیره.
قدم رنجه کردید و باز هم به وبلاگم آمدید. ممنونم. سپاس.

پاسخ:
سلام و رحمت الله
امیدوارم روزگار بر وفق مراد باشه
یاعلی
  • فاطمه حیدری (رضوان)
  • سلام 

    شعر زیبایی بود

    موفق باشید

    پاسخ:
    سلام شاعر
    تشکر از تعریف
    برقرار باشید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی