واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

تو که نیستی،
شاخه های دلتنگی زود زود جوانه می زنند!

بایگانی

کوچ نزدیک است

پنجشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۸۹، ۰۸:۳۰ ب.ظ

مدتیست زیاد به مرگ فکر می کنم و از صغرا،کبراهایی که در ذهن چیده ام گاهی به این نتیجه می رسم که دیگر کاری دراین دنیا ندارم و باید بروم.

بعضی اوقات حس می کنم زندگی آن طور که وانمود می کند جذاب نیست. برخی از رخدادهایش بدون تغییر وتحول عمده ایست که در انتظارش هستم . این حس و حال تا آنجا پیش رفته که واکنشم دربرابر بسیاری از ابتلائات روزمره،خنثاست، گاه کاملا بی اشتها می شوم و رغبتی به غذاخوردن ندارم، گاه ناتوان و خسته ام، کلافه ام و...

دغدغه ذهنی بزرگترم، این تصور گاه باور پذیر است که موجود کم اثری هستم و ظرفیت انجام کار خارق العاده ای که تکانی به گوشه ای از پیرامونم بدهد و منشا تحول و تبدیل شود، ندارم.

این حساب سرانگشتی می گوید: وقتی نه خودت دردی از این دنیا دوا می کنی و نه دنیا بهانه ای برای ماندنت جور می کند ، تو دیگر اینجا کاری نداری و باید بروی.

این احساس البته ازسر افسردگی یا پوچی نیست . با آن احساس منفعل کننده و  تبعاتش آشنا هستم و دوره ای از زندگیم نا خواسته با آن حس عجین بوده است.

روز شهادت امام صادق(ع)،  برای تزریق انرژی معنوی به وبلاگ و یافتن زمزمه ای از امام (ع) که متناسب با آن روز باشد میزان الحکمه را زیرو رو می کردم و احادیث معصومین علیهم السلام را از نظر می گذراندم، تاآنکه به روایاتی در باب مرگ برخوردم.

اولین بار بود که این کلمات نورانی را می دیدم و برایم فوق العاده دلچسب بود:

پیامبر اکرم (ص) فرمود: هرگز کسی از شما به خاطر گزندی که به او می رسد، خود را به مرگ نفرین نکند، بلکه بگوید: بار خدایا ! تا زمانی که زندگی برایم بهتر است، مرا زنده بدار و هرگاه مرگ برایم بهتربود مرا بمیران.

ونیز فرمود : هیچ یک از شما آرزوی مرگ نکند، مگر اینکه به عمل خود اطمینان داشته باشد.

و مولاعلی (ع) به حارث همدانی فرمود: مرگ و پس از مرگ را فراوان یاد کن و هرگز آرزوی مرگ مکن، مگر با شرطی استوار.

نمیدانم حسی که در باب مرگ دارم قابل دفاع هست یا نه اما این نتیجه قابل دست یابیست که در اظهار نظر، ابراز احساسات، نوع نگاه به زندگی، تصمیم گیری، و خلاصه هر آنچه به آدمها و تعلقات روحی و جسمیشان مربوط است، به شدت نیازمند آمیخته شدن با تعالیم ائمه اطهار علیهم السلام هستیم و تاریکی و ابهام زوایای ییچ در ییچ زندگیمان آنقدر زیاد است که جز به سراج منیرهدایت آنها نورانی نخواهد شد.

چه بی عیب و نقص خواهد بود، دنیایی که ایدئولوژی اش را امامان شرح می دهند و استراتژی اش را آنها طراحی می کنند و مانیفستش را همان ها می نویسند.

.................................................................

پ.ن : 

۱- مرحوم پدرم می گفت: مستحب است اگر نیمه شب از خواب بیدار شدی، سر به سجده بگذاری و از اینکه هنوز فرصت زندگی داری و خوابت با مرگ پیوند نخورده ، خدارا شکر کنی . (ازمتن عربی حدیث و منبعش اطلاعی ندارم)

۲- عنوان متن ، ترجمه حدیثی از مولا علی (ع) است: الرٌحیلُ وَشیک / زمان کوچ نزدیک است.

  • باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی