واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

تو که نیستی،
شاخه های دلتنگی زود زود جوانه می زنند!

بایگانی

۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

اندوه چشمهایش...


قضیه بد و نامناسبی که در مجلس پیش آمد، ملت را ناراحت کرد.

بنده حقیر نیز، هم خود در قبال این قضیه احساس تأثر کردم و هم به خاطر ناراحتی مردم ناراحت شدم...



پدر دلسوز امت

امروز 28/بهمن/91 - دیدار با مردم آذربایجان

  • باران

:این دلنوشته یکی از دوستان انقلابی است

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

درسته همه چیز خیلی گرونه ..

درسته که داره بهمون فشار میاد ..درسته که هر روز هزار جور حرف از این و اون درباره پایمال شدن ارزشامون میشنویم ..اما هنوزم آماده ایم و حاضر نیستیم به خاطر مشکلات پشت ولایت فقیه و کشورمون رو خالی کنیم..
و با همه توان "آماده میشویم " برای روز 22 بهمن ...
برای بیعت با آرمانهای انقلابی که اگر نبود الان مستعمره مفت خور ها بودیم ...برای بیعت با انقلابی که اگر نبود الان در سطح مردم عراق و پاکستان و افغانستان گرفتار بودیم برای بیعت با انقلابی که به خاطرش شهید دادیم ما هم همه سختی ها و فشار ها رو میبینیم اما چقد خوبه همه چیز رو به گردن انقلاب نذاریم و منصفانه به قاضی بریم و همه ی پیشرفت های ایران رو در این سی سال ببینیم و ببینیم که الان در علم کجای دنیا هستیم و بفهمیم که اگر ارزشمند نبودیم انقد برای تصاحب کشورمون تلاش نمیکردن واگر قدرتمند نبودیم این همه تحریم و فشار معنی نداشت اگر یکبار جلو حرف زور کسی گردن خم کنی باید تا آخرش برده باشی و ما هرگز تا آخرین نفس نخواهیم گذاشت کشورمون برده مفت خورها و زور گو ها بشه ..
من کشورم را ... من رهبرم را ...من آرمان های انقلاب اسلامی را ..من ملت فهیمم را... دوست دارم!
من ذلت را دوست ندارم!...من مستعمره شدن را دوست ندارم.من استـــــــقلال، آزادی و جمـــهوری اســــــلامی رادوســـــــــت دارم.
پس.. مـــــن در راهپیـــمایی شرکـــــــت میــــــــــکنم... 

  • باران

نتیجه اصطکاک بین دولت و مجلس؛ آنجا که علنا یکدیگر را محاکمه می کنند و آب به آسیاب دشمن می ریزند خیانت است.

خیانت را در مجلس امثال آن نماینده بی هویتی کلید می زنند که کار عمده اش التهاب درست کردن به هر بهانه ممکن و متمرکز کردن رسانه ها در نقطه التهاب است.

 بعضی آدمها در آرامش، دیده نمیشوند و همه هویتشان در بلبشویی است که آنها را کانون توجه می کند.

سهم مجلس از خیانت به آرامش جامعه را این آدمها درست می کنند.

داستان هزار و یکشب انتصاب مرتضوی عجالتا مستمسک امثال این نماینده مجلس است. رضای خدا هم که خیلی وقت است به مرخصی رفته و ظاهرا قرار نیست به این زودیها سرو کله اش پیدا شود.

اما مشی مجلس و دولت آنجا که با هم سروکار پیدا می کنند بر یک اصل مبتنی است: قدرت نمایی

اینکه دولت به هر طریق در صدد حفظ مرتضویست و مجلس به هر طریق در صدد حذف او از مجموعه دولت است چه توجیهی غیر از قدرت نمایی میتواند داشته باشد. اگر قانون مداری سهم خودش را ایفا می کرد، این تنشهای گاه و بیگاه هم پیش نمی آمدند و تمرکز بر حل مشکلات اساسی و اصلی، نتایج بهتری عاید کشور میکرد.

چرا در شرایطی که فشار خارجی دست بردار نیست و مزدوران بی صفت داخلی هر چیزی را بهانه کوبیدن نظام می کنند، وانگلهای وطن فروش بی حیثیت کیسه فرصت طلبیشان را پر می کنند، و عده ای زبون و پست فطرت به بهانه مشکلات اقتصادی، کینه هایهشتاد و چهاری شان را تخلیه می کنند و ... فرصت های طلایی همکاری دولت و مجلس، به بهانه رفع و رجوع مسئله ای به این شدت فرعی و بی اهمیت سوزانده می شود؟

مچ گیری از رییس مجلس و ضایع کردن او برای ایجاد انفعال در مسئله استیضاح، کارغیرمنصفانه ای بود، استیضاح وزیر کار در شرایط فشردگی کار دولت و مشکلات متعدد پیش رو، بیرحمانه بود، بی حرمتی به مهمان مجلس - صرف نظر از آن بخش از جوابیه رییس مجلس که سعی در پاسخگویی قانونی به اشکال قانونی رییس جمهور داشت - و لحن تمسخرآمیز در مشایعت رییس جمهور، ناجوانمردانه بود...

و زور آزمایی دولت و مجلس در انظار، بر سر یک مسئله دست چندم، و فربه کردن رسانه های مزدور داخلی و خارجی کار خائنانه ای بود ...

خیانت یعنی همینکه دشمن را به همراهی ات با او امیدوارکنی و دل رهبر و ملتت را برنجانی!

یعنی به آن کهنه سیاستمدار فرصت طلبی که دولت تکنوکراتش تورم را به 49 درصد رسانده بود و فاصله فقیر و غنی اش قابل محاسبه نبود جرات بدهی که برای وضعیت اقتصادی مملکت نسخه بپیچد!

یعنی از قبل غفلت تو، آدمهای مفلوکی که در خرداد 84 از مردم تودهنی خوردند و نمایش خیانت و وطن فروشی شان را همه مردم دیدند جرات عرض اندام دوباره پیدا کنند...

بگذریم...

حرفم این است که سکوتم از بی تفاوتی نیست، از افسرده حالی ای است که مدتیست گریبانگیرم شده و کلیدش در شب آزادی مهدی هاشمی خائن زده شد؛ وگرنه من نمیخواهم "کمپلکسِ فشرده ای از بی انصافی و نمک نشناسی و بی چشم و رویی و حرملگی و گربه صفتی و ناجوانمردی و پستی و حماقت و موقعیت نشناسی" باشم و اینطور نیستم.


  • باران