واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

زیر باران باید رفت...

واژه های بارانی

تو که نیستی،
شاخه های دلتنگی زود زود جوانه می زنند!

بایگانی

نمی شناختمش، غریبه بود، زل زده بودم به قاب عکسش تا شاید مرگش را باور کنم. پسرک 15 ساله بود؛ درست هم سن و سال خودم، و تصادف جانش را گرفته بود. تنها کنار مزارش نشسته بودم و درآن لحظات عمیقا به مرگ فکر می کردم ؛ چیزی که همیشه برایم نا مفهوم و گیج کننده و باورش سخت بود.

 

مرد، 35-40 ساله بود، با یک عینک ته استکانی و هیکل درشت و سر و وضعی که کمی به هم ریخته بود، ناشیانه لباس پوشیده بود و وقتی به سلامت رفتارش، شک کردم کمی بدجنس به نظر می رسید.دوسه بار از کنار قبر پسرک رد شد و زیر لب چیزی گفت که نشنیدم. من همچنان مبهوت مرگ پسرک بودم و به اطراف توجه چندانی نداشتم.

ترددش زیاد شده بود وحالا دائم دور و برم می پلکید. ترس به جانم افتاد، شک برم داشت که نکند نیت بدی در سر دارد ...

از کنار قبربلند شدم و از قبرستان بیرون زدم، اما صدای قدمهای او را پشت سرم  می شنیدم.او تعقیبم می کرد و من آرام می گریختم تا از اضطراب وترسم چیزی نفهمد. اما حقه کودکانه من در روح شیطانی او کارگر نبود و همچنان پا به پای من قدم بر میداشت.

برای چند لحظه با زن غریبه ای که به سمت حرم میرفت هم قدم و هم صحبت شدم به این امید که مرد خیال کند تنها نیستم و دست از سرم بردارد اما این ناشیانه ترین ترفندبود،

او حالا حالم را خوب می فهمیدو گستاختر شده بود.

مثل مرغ پرکنده بی هدف به هر سمت خیابان پرسه می زدم و به دنبال راه نجات می گشتم.

ازعاقبتی که در انتظارم بود وحشت زده شدم، دلم شکست و چشمم نمناک شد. ضعف را درپاهایم خوب حس   می کردم و توان راه رفتن نداشتم ، دستم می لرزید،مشو ش بودم ... 

درست در لحظه ای که همه راهها رابه رویم بسته می دیدم و اضطراب به جانم چنگ انداخته بود خدا نور امید را در قلبم روشن کرد و من بی اختیار به صاحب الزمان متوسل شدم.

قلبم تند میزد و من در اضطرار کامل بی وقفه تکرار می کردم: "یا صاحب الزمان کمکم کن"

به سمت مینی بوس راه افتادم ،اما جرات نمی کردم پشت سرم را نگاه کنم با اینکه دیگر صدای پایش را نمی شنیدم.

سوار مینی بوس که شدم همه مسافران را با دقت از نظر گذراندم، او آنجا نبود. همه اطراف خیابان را ورانداز کردم آنجا هم از او خبری نبود. انگار هیچ وقت ندیده بودمش. او ناپدید شده بود...

....................................................................

1- هنوز هم احساسم در باره مرگ همان احساس 15 سالگی است.فکر کردن به مفاهیمی مثل مرگ،وجاودانگی جهنم و بهشت، روی جسمم تاثیر می گذارد و سرم گیج میرود.

2- کلمات از توصیف ترسی که آن روز در همه وجودم حس می کردم ناتوانند. پاستوریزه بودم و مواجهه عاقلانه و منطقی با خطر را بلد نبودم.

3- دستم را روی قرآن می گذارم و قسم میخورم که آن روز مولا نجاتم داد و این توهم نیست.

۴-تلخ و شیرین حادثه آن روزهمیشه در ذائقه ام ماندگار است و وقتی به آن روز و عنایت مولا(عج) فکر  میکنم غم شیرینی در قلبم موج می زند، به گریه می افتم و به صفای کودکانه نوجوانیم که عنایت مولا را برایم به ارمغان آورده بود حسرت می خورم.

  • باران

خداوندا !

گوش می کنی؟! دارم با تو حرف می زنم،

دارم با تو درد دل می کنم ،

از حسرت های بر دل مانده ام حرف می زنم،

ازدردهای نگفته ام ،

از سینه تنگ و فشرده ام.

خدایا !

دارم با تو حرف می زنم،

از اندوه همیشگی ام،

از دلتنگی مداومم ،

ازاحساس زخم خورده ام .

دارم باتو حرف می زنم ؛

با تو که باران یادت، کویر ترک خورده تنهاییم را طراوت می دهد،

خداوندا !

دوست دارم خودم را بسپارم به سایه های بلند عطوفت تو و رها شوم،

مشتاقم که به تو نزدیک شوم آن قدر که هیچ فاصله ای بین من و تو نباشد،

اما، دستم به قدر کفایت کوتاه است و تو به غایت در اوج،

نردبانی ساخته ام از عشق، و توشه ای برداشته ام از دلتنگی

گوشه ای از آسمان مهرت را سهمم کن!

باید اتراق کنم،

تازه از راه رسیده ام،

خسته ام!

  • باران

دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران از زمانی آغاز شده است که جریان یکطرفه ی منافع مادی و سیاسی، از ایران به سوی آمریکا، با وقوع انقلاب اسلامی قطع شد و یکی از نقاط امید آمریکا در خاور میانه به تاریکی گرایید. از آن زمان تا کنون، در طول سی سال پس از انقلاب آنها هیچ فرجه ای را برای آسیب زدن به نظام و انتقام گیری از ملت از دست نداده اند.

حرکت اخیر اوباما و هیلاری کلینتون در اظهار نظر مداخله جویانه در باره 8 نفر از مقامات سیاسی کشور در همین راستا ست.

اوباما دستور مسدود شدن دارایی محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، صادق محصولی، وزیر رفاه دولت دهم و وزیر کشور دولت نهم، غلامحسین محسنی ‌اژه‌ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه فعلی و وزیر سابق اطلاعات دولت نهم، سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت دهم، مصطفی محمدنجار، وزیر دفاع دولت نهم و وزیر کشور دولت دهم، احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ، حسین طائب معاون اطلاعات سپاه پاسداران و فرمانده نیروی مقاومت بسیج را صادر کرد و علت آن را نقض حقوق بشر خوانده است.


صرف نظر از این حقیقت که اساسا مقامات نامبرده، درآمریکا دارایی ندارند اما دست زدن به این حرکت ناشیانه که در راستای سیاستهای غلط مقامات پیشین دولتمردان آمریکاست، از سوی کسیکه با شعار تغییر در عرصه سیاسی آمریکا حضور یافته است از وجود چند انگیزه قوی حکایت می کند:

1- اوباما خود علت دست زدن به این اقدام متناقض عرف بین الملل را نقض حقوق بشر توسط افراد تحریم شده ذکر کرده است، - این توضیح ضروریست که همین اقدام، خود مصداق روشن دخالت در امور داخلی ایران، نقض آزادی افراد و ایجاد محدودیت برای آنان و به عبارت روشنتر نقض حقوق بشر است -

منطقا چنین به نظر می رسد که اوباما با طرح این ادعا دو هدف اساسی را دنبال می کند :

الف) انحراف افکارعمومی از نقض حقوق بشر در عراق و افغانستان و کاهش تاثیر افشاگری احمدی نژاد بر تحلیل دروغین حادثه 11 سپتامبر- مخصوصا که این تحریم با تا خیر یکساله پس از فتنه سبز و درست پس از بمب رسانه ای تحلیل رییس جمهور از واقعه برجهای دو قلو صورت گرفته است- .

سخنرانی رییس جمهور محترم در مجمع عمومی سازمان ملل و به چالش کشیدن مانور دروغین بر روی حادثه 11 سپتامبر و برملا کردن سناریوهای پشت پرده این حادثه که انگشت اتهام را به سمت مقامات آمریکایی نشانه رفت موجی از تردید در افکارعمومی کشورهای جهان و سیاستمداران آنها ایجاد کرد و حمله به عراق و افغانستان برای مقابله با عاملان این حادثه را زیر سوال برد.

 

ب) کمک به اپوزیسیون داخلی برای تجدید فتنه سبز:

تناقضات رفتاری پی در پی سران فتنه در باب مردم مداری و احترام به رای مردم، برملا شدن دروغهای بزرگی که در باره حوادث مختلف انتخابات به خورد هواداران خود دادند، اتهامات اثبات نشدنی و بی سند که نظام را در معرض برخی انتقادات ناجوانمردانه قرار داد و... بدنه اجتماعی را از آنها گرفت وکورسوهای امیدشان را یکی یکی خاموش کرد و فتنه را به کما فروبرد. حرکت بیشرمانه آمریکا ییها شاید امید کاذبی دردل فتنه گران برای خروش دوباره در سایه طرح مسئله نقض حقوق بشر بیافریند.

2- انحراف افکارعمومی از شکست تحریمها:

اولا : تاثیر مثبت تحریم بر موفقیتهای مثال زدنی همچون افزایش تولید بنزین و رسیدن به مرز خودکفایی، افزایش تولید صنایع دفاعی و صنایع هوا فضا و... خط بطلان بر تصور باطل اروپا و آمریکا مبنی بر تسلیم ایران در برابر خواسته های زورمدارانه کشید.

 

ثانیا : درحالی که آمریکا اعلام کرده بود،‌ شرکت‌های بزرگ نفتی توتال، شل، استات اویل و انی قول داده‌اند که به سرمایه‌ گذاری‌‌های خود در ایران پایان داده و از هرگونه فعالیت تازه در بخش انرژی ایران خودداری کنند، شرکت نفتی توتال اعلام کرده است، چون خرید نفت از ایران هیچ مغایرتی با تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران ندارد، این شرکت همچنان به خرید نفت از جمهوری اسلامی ادامه می‌دهد. همچنین شرکت نفتی استات ‌اویل هم اعلام کرده است، که به همکاری‌های فنی خود با ایران ادامه خواهد داد و شرکت انی گفته است، پس از پایان قرارداده ای جاری، از بازار ایران خارج خواهد شد.

ثالثا: برخی سیاستمداران آمریکایی نیزخود به شکست تحریمها اعتراف کرده اند:

ژوزف لیبرمن  سناتورآمریکایی گفته است: همچنان بسیاری از دولت ها برای ادامه روابط با ایران تلاش می کنند، لذا این تحریمها بی فایده بوده است.

هاوارد برمن دیگر سناتور آمریکایی نیز تأکید کرد : علیرغم اینکه ماهها بر روی تحریم ها کارکرده ایم، ظاهراً تحریم ها زیاد موثر نبوده اند. 

3- انحراف افکار عمومی ازحادثه غم انگیزقرآن سوزی و نقض حقوق مسلمانان وجریحه دارکردن احساسات مذهبی آنان، که هنوز صراحتا توسط مقامات آمریکایی محکوم نشده است.

 

4- سرپوش گذاشتن براعتراض جهان اسلام به ننگ مذاکرات سازش، وکاستن ازفشارهای تحمیل شده بردولت غاصب اسراییل.

۵- انتقام از چهره هایی که در جریان فتنه سال 88 بیشترین سهم را در ناکام گذاشتن ایادی آمریکا از اقدامات مخرب، و اختلال درنظام، ایفا کرده و آمریکا و دیگر مخالفین را در نیل به اهداف براندازانه ناکام گذاشتند.

آنچه دورازانتظار نیست، این است که، حماقت حاکم براین اقدام و تهی بودن آن ازهرگونه منطق سیاسی،خیلی زود به بهانه دیگری برای مضحکه شدن اوباما و دستگاه دیپلماسی آمریکا در پیشگاه افکارعمومی تبدیل خواهد شد.

  • باران

تجربه سی ساله پس از انقلاب اسلامی نشان داده است دشمنان ما علی الخصوص آمریکا هر گاه در میدان منطق و استدلال در مقابله با جمهوری اسلامی کم آورده اند از حربه هایی بهره برده اند که جز از موضع انفعال و در ماندگی آنها حکایت نمی کند. آنها هر بار کوشیده اند با تمسک به فشارهای بین المللی  جمهوری اسلامی ایران را در برابر مواضع استعماری خود به زانودر آورند اما هر بار با اقتدار نظام و پشتیبانی مردمی از خدمتگزاران ملت روبرو شده اند و از این تهدیدهای پوشالی طرفی نبسته اند.

 

اکنون و پس از فتنه سال 88 ،آمریکا و هم پیمانان اروپایی آنها به بهانه استفاده ایران از انرژی هسته ای و احتمال ساخت بمب اتمی- و در واقع و به اذعان خود، در حمایت از اپوزیسیون سبز – تحریمها ی جدید را در حالتی تشدید شده ترومغرضانه تر بر کشور تحمیل کرده اند تا در سایه تنگناهای تحریم، نظام وادار به انفعال در برابر فتنه سبزو باج دهی شود.

 

اما به تناسب شدت یافتن تحریمها ملت و عناصر نظام نیز آبدیده تر ، دشمن شناستر و در مقابله با تحریمها ماهر تر شده اند . از همین روست که می بینیم متخصصان صنایع مختلف کشور همه توان خود را به کارگرفته اند و تحریمها را به فرصتی برای بالندگی و پیروزیهای بزرگ در عرصه سازندگی و پیشرفت بدل کرده اند .

رشد 47 درصدی بورس، طی ماه‌های اخیر، رشد 20 درصدی تجارت در صادرات واردات رشد 87 درصدی سرمایه گذاری خارجی و رشد 26 درصدی مانده سپرده‌های بانکی در زمینه اقتصاد، طراحی، ساخت و جایگزینی سیستم‌های پیشرفته و حساس هواپیمای سی -130 وافزایش کارآئی آن در زمینه‌های مختلف ترابری و نظامی وافزایش ضریب ایمنی و امنیتی پرواز آن و چند منظوره شدن آن در مأموریتهای مختلف، افزایش 20 درصد یظرفیت تولید داخلی و کنترل مصرف بنزین و نیل به مرز خودکفایی،اجرای طرح آبرسانی شرب شهر آبادان، موفقیت در زمینه تولید داروهای منحصر به فرد،خودکفایی در صنایع دفاعی و ساخت پیچیده ترین تجهیزات و تسلیحات دفاعی، و... از جمله میوه های شیرین این همت مضاعف و تلاشهای خالصانه است. 

 

وجود همین پیشرفتهای گسترده با وجود فشارهای بین المللی سبب شده است دشمن نیز در تاثیر گذاری آن تردید کند به طوریکه اوباما در مصاحبه اخیر با بی بی سی فارسی به این حقیقت که "تضمینی دراثر بخشی تحریمها بر انفعال ایران در برابر زیاده خواهیهای آمریکا وجود ندارد" اذعان کرده است.

 

رییس جمهور نیز در مصاحبه با رسانه های آمریکایی از هنر جمهوری اسلامی در تبدیل کردن تهدیدها و تحریمها به فرصتهای پیشرفت و سازندگی با قاطعیت دفاع کرده و به آنها اطمینان داده است که همچون گذشته طرفی از تحریمها نمی بندند، گرچه برخی اظهارات نسنجیده داخلی در باره تاثیر مخرب تحریمها موجب ذوق زدگی خبرنگاران آمریکایی از جمله لری کینگ شد اما هم مغرضان داخلی و هم دشمنان خارجی مجبورند شکست دوباره تحریمها را بپذیرند و شاهد پیروزیهای بزرگ ملت باشند.

  • باران
در بررسی مواضع آیت الله هاشمی پیرامون حوادث پس از انتخابات آنچه برای همگان مسجل است رویکرد متناقض ایشان در برابر رهبری و ولایت فقیه، عدم مرزبندی بین نیروهای معاند نظام و منتقدین، حمایت تلویحی و آشکار از مجرمین فتنه 88، سکوت در برابر اقدامات ضد قانونی سران فتنه و مخالفت با اقدامات دولت و به چالش کشیدن سیاست های آن بوده است. آقای هاشمی به دفعات در محافل مختلف از دوستی چندین ساله خود با رهبری سخن گفته است و در برخی مواضع، از رهبری به ظاهر دفاع کرده است اما بارها برخلاف مشی رهبری عمل کرده است: در حالیکه رهبری در خطبه های 29 خرداد از اعتماد مردم به نظام دفاع کرده و شرکت گسترده در انتخابات را شاهدی بر این مدعا ذکر می کنند، هاشمی در نماز 26 تیر ماه در موضعی مخالف رهبری اعتماد مردم را مخدوش شده می بیند و باز گرداندن آن را طلب می کند و با این نوع طرح مسئله آرامشی را که همگان از سوی رهبری به آن دعوت شده اند برهم می زند. آقای هاشمی از آن تاریخ تا کنون تغییر موضع نداده و در محافل مختلف تکرار می کند که: مواضع من همانهاست که در خطبه ها گفتم. او پس از گذشت بیش از یکسال از جریانات انتخابات و در حالیکه مدام بر رعایت قانون تاکید می کند، اعمال ضد قانون مجرمین سیاسی را نادیده گرفته و در دیدار با خانواده متهمان زندانی احکام صادر شده برای فتنه گران را- به گفته جرس- "جائرانه" خوانده است.

در چنین شرایطی وی از خواب دیدن مکرر امام در ماه رمضان سخن می گوید و در خواب به امام اطمینان می دهد که برعهد خود استوار است و با همه توان میراث ایشان را ادامه می دهد و در حفاظت از آن تلاش کرده و کوتاهی نمی‌کند و ظاهرا امام هم از ایشان ابراز رضایت کرده و بر وفاداری او به عهدش صحه می گذارند. اما مواضع امام که عمل به آنها موجب قرار گرفتن در خط امام است و رضایت ایشان را سبب می شود برای مردم کاملا شناخته شده است؛ در حالیکه امام(ره) می فرماید: پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد، این دستورالعمل مکررا توسط آقای هاشمی نقض می شود و علیرغم آنکه از نظر امام راحل حفظ اسلام اوجب واجبات است مجرمانی که ارکان جمهوری اسلامی را نشانه گرفته بودند مورد حمایت ایشان قرار می گیرند. مقایسه عملکردهای آقای هاشمی و خوابی که از آن سخن می گوید این شائبه را به ذهن متبادر می کند که ایشان سعی در انحصاری کردن امام و القاء تناقض بین امام و رهبری دارد و این امر را می توان از مواضع چند پهلوی او در باب پیروی از ولایت فقیه دریافت .

برای ملتی که نخبگانش را زیر ذره بین دارد و راه امام را در کلام و عمل رهبری یافته است خواب میزان تصمیم گیری و قضاوت نیست و آنچه حجیت دارد عمل خواص و میزان زاویه ایست که با راه امام می گیرند. عقل سیاسی حکم می کند ملت عدول مسلم آقای هاشمی از مواضع امام را نادیده نگیرد و چشم بر خوابی که شاید برای بیننده آن هم عقلا حجت نباشد باز نکند و از هیچکس نپذیرد که خواب ناملموسی معیار حقانیت و تثبیت موقعیت کسی و بهانه ایجاد تزلزل و تردید در شان و جایگاه دیگری باشد.

  • باران

شکوه  قدس 89 در حالی خیابانهای ایران را فراگرفت که چشم دشمنان داخلی و اربابان خارجی انها به حضور سبز هواداران فتنه دوخته شده بود . تقبیح حرکات ضد دینی قدس سال گذشته سبزها، از سوی سران فتنه چهره منفور آنها را ترمیم نکرد وعلیرغم خواست انها هیچ لکه سبزی خیابانهای وطن را آلوده نکرد و ملت بیدار و با بصیرت ، حماسه سرخ دیگری در دفاع از فلسطین عزیز رقم زد.

 

قدس 89 رهاوردهای مقدسی به همراه آورد که اگر هوشیاری و بصیرت ملت نبود هرگز پدید نمی آمد:

۱- هویت ضد صهیونیستی جمهوری اسلامی یک بار دیگر در اذهان ملتهای مظلوم عالم و به خصوص ملت زجرکشیده فلسطین و لبنان باز سازی شد. پس از حوادث تلخ سال گذشته متاسفانه اصالت  ظلم ستیز جمهوری اسلامی برای برخی از ملتهای مظلوم مورد تردید قرار گرفت. سید حسن نصرالله از بازتاب حوادث قدس 88 اینچنین ابراز تاسف می کند:

« بعد از انتخابات در ایران اتفاقات ناگواری افتاد که موجب خون ‌دل و عزای ما شد و بسیاری افراد از سراسر جهان تماس گرفته و گریه می‌کردند چون ما هویت خودمان را با هویت نظام جمهوری اسلامی یکسان می‌دانیم».

2- ماهیت سیاست جمهوری اسلامی در قبال فلسطین و لبنان در شعار محوری  راه پیمایی قدس امسال به گوش جهانیان رسید و فتنه گران و اسپانسرهای معنوی آنها با طنین شعار " هم غزه هم لبنان جانم فدای اسلام" دریافتند که امت اسلام جغرافیا و حد و مرز نمی شناسد و هر جا صدای استمداد مظلومی باشد دست یاریگر نظام جمهوری اسلامی آنجاست.

باز خوانی رفتار هتاکانه عوامل فتنه در قدس 88 ملت را برآن داشت حمایت از اسلام ومسلمین را پر شور تر از قبل فریاد بزند و بر خیال خام فتنه گران مهر باطل بزند.

 

3- حضور شکوهمند ملت بیدار در صحنه قدس 89 مبین تجدید بیعت امت با امام و رهبری عزیز انقلاب اسلامی است و دشمنانی که تلاشهای همه جانبه ای برای مخدوش نشان دادن این ارتباط الهی انجام دادند با شکست سخت از اراده و عشق ملت به محاق رفتند.

ملت در حالی خیابانهای وطن را از حضور خود آکنده کرد که شب زنده داری شب قدر و خستگی طبیعی پس از آن نیز مانعی برای آفرینش حماسه بزرگ قدس نشد.

استحکام و قوام پیمانی که ملت بزرگ ایران با امام فقید(ره) و فرزند خلفش امضا کرده است راه نفوذ سستی در انجام وظیفه جهانی نسبت به مسلمین و مظلومین عالم را سد کرده است و سیاه نمایی مغرضانه دشمنان علیه رفتار حاکمیت، خللی در این ارتباط الهی ایجاد نمی کند.

4- انسجام دینی پدید آمده در حضور جهانی مسلمانان و آزادیخواهان سراسر عالم در روز قدس مانع سختی در برابر طرح آمریکایی سازش با اسرائیل پدید آورده است . مخالفت جهان اسلام با این طرح که در حضور حمایت آمیز از آزادی قدس عزیز به خوبی بروز و ظهور کرد، شکست قطعی این خیانت بزرگ را در پی خواهد داشت.

وقتی یک طرف این معامله نابرابر نه تنها فلسطین بلکه جهان اسلام باشد شکست زیاده خواهان صهیونیست حتمیست. فلسطین اکنون دلگرم حمایت جهانی است که در راه پیمایی قدس نمود یافته است.

 

دبیرکل حزب الله لبنان با اشاره به سفر آینده رئیس جمهور کشورمان به لبنان گفت: "محمود احمدی نژاد "، رئیس جمهور ایران بزودی به لبنان سفر می‌کند و ما آماده‌ایم که برای مسلح کردن ارتش به طور جدی گفت‌و‌گو کنیم.

وی افزود: لبنان موجب سربلندی کشورهای عربی شد، پس مشکل چیست؟ آنها باید به ما کمک کنند، چرا آمریکا به ما کمک کند، برادرانمان در ایران آمادگی خود را برای کمک به لبنان بر اساس درخواست دولت این کشور اعلام کرده‌اند."

شک نباید کرد که همدلی و موانست با مسلمان فلسطین و لبنان و همدردی با آنان که در حضور مدافعانه در روز قدس به وضوح دیده شد در اتخاذ استراتژی کمک به مسلمانان جهان بیشترین تاثیر را داشته است.

  • باران